امنيت، يكى از شاخصههاى حكومت مهدوى
يكى از ويژگىهاى حكومت حضرت مهدى(عج)، برقرارى صلح و امنيت است، همانگونه كه امام حسن مجتبى7 در حديثى مىفرمايد:
»در دوران سلطنت و دوران فرمانروايى او، درندگان با يكديگر آشتى مىكنند«.
(طبرسى، احتجاج، ج 2، ص 291)
افزون بر روايتها، در بسيارى از كتابهاى آسمانى هم بر اين امر تصريح شده است، براى مثال در كتاب اشعياى نبى آمده است:
مسكينان را به عدالت داورى خواهد كرد، براى مظلومان زمين به راستى حكم خواهد كرد، گرگ با بره سكونت خواهد كرد و پلنگ با بزغاله خواهد خوابيد و گوساله پروارى و شير با هم و طفل كوچك، آنها را خواهد راند. در تمام كوه مقدس من، ضرر و فسادى نخواهند كرد، زيرا جهان از معرفت خداوند پر خواهد شد.
(»عهد عتيق« اشعياى نبى، فصل 11، بند 1 - 10)
نبى مكرم اسلام در بيانى كوتاه، امنيت و آرامش را اينگونه نشان مىدهد:
»زنى بر هودجى نشسته، از حجاز تا عراق در كمال آسايش طى طريق مىكند و از چيزى نمىهراسد«.
(كنزالعمال، ج 14، ص 572)
و امام باقر7 در فرازى ديگر مىفرمايد: »حتى لا يُرى اَثَرٌ مِنَ الظلم؛ تا جايى كه ديگر نشانى از ظلم ديده نمىشود«.
(طبرسى، تفسير مجمع البيان، ج 7، ص 88)
امام صادق7 نيز گستره عدل مهدوى را در جملهاى بسيار زيبا اينگونه بيان مىكند: »به خدا سوگند! عدالت او در داخل خانههايشان به آنها مىرسد، همانگونه كه سرما و گرما به داخل خانههايشان نفوذ مىكند«.
(نعمانى، الغيبة، ص 297)
اينها اندكى از بسيار و قطرهاى از درياى روايتهاى وارد شده از امامان نور است درباره گستره عدلِ تنها بازمانده حجج الهى و تنها ذخيره پروردگار براى نمايش عدل و داد بر فراز پهن دشت جهان.
عدالت فراگير مهدوى
با ظهور مهدى(عج) عدالت و امنيت، فرجامى خوش مىيابد. امام على7 درباره عدالت گسترى و ايمنى عصر ظهور و سرشارى آن دوره از اين بركتها، مىفرمايد:
اگر به تحقيق قائم ما قيام كند، به واسطه ولايت و عدالت او، آسمان آنچنان كه بايد ببارد مىبارد و زمين نيز رستنىهايش را بيرون مىدهد و كينه از دلهاى بندگان زدوده مىشود و ميان دد و دام آشتى برقرار مىشود، به گونهاى كه يك زن ميان عراق و شام پياده خواهد رفت و آسيبى نخواهد ديد و هر جا قدم مىگذارد، همه سبزه و رستنى است.
(تحف العقول، ص 110)
از اين دسته رواياتها برمىآيد كه در حكومت مهدى(عج)، عدالت فراگير است و همه بهرههاى آسمان و زمين بدون تبعيض نصيب همگان خواهد شد، همانگونه كه امام حسين7 در فرازى مهم مىفرمايد: »هنگامى كه قائم قيام مىكند، عدل گسترده مىشود و اين گستردگى عدالت، نيكوكار و فاجر را دربرمىگيرد«.
(بحارالانوار، ج 27، روايت 24، ص 90)
از ديگر نشانههاى بىنظير حكومت مهدوى، تقسيم درست و برابر بيتالمال و اموال مشترك عمومى است، چنانكه امام باقر7 فرموده است:
وقتى قائم اهل بيت قيام كند، [بيت المال] را با مساوات تقسيم مىكند و نسبت به شهروندان عدل مىورزد. پس هر كس او را اطاعت كند، خدا را اطاعت كرده است و سركشى نسبت به او، همانند سركشى و گناه نسبت به خداست.
(همان، ج 52، روايت 103، ص 350)
بديهى است كه عدالت گسترى حضرت مهدى(عج) خود، زمينهساز تقويت و پايندگى مشروعيت حكومت ايشان خواهد بود و دلهاى بيشتر مردم را جذب خواهد كرد. پيامبر گرامى اسلام در اينباره روايت مىكند:
»وى زمين را از عدل و قسط پر مىكند، همانگونه كه از ستم و جفاكارى پر شده بود. هم، ساكنان آسمان و هم، ساكنان زمين از او خشودند«.
(همان، ج 1، ح 11، ص 591)
عدالت و امنيت، همواره از آرزوهاى ديرينه ساكنان زمين و سرلوحه دعوت انبيا و اولياى الهى بوده است كه سرانجام، امام عصر(عج) اين نهضت را به اذن خداوند با خوشى به پايان خواهند برد و فرد فرد آدميان بدون هيچگونه تبعيض و گزينشى، طعم شيرين عدالت و امنيت مهدوى را خواهند چشيد. آسمانها و زمين نيز با پيشه كردن عدالت، همه نعمتهاى خود را در اختيار بشر قرار مىدهند و ترس و ناامنى و بىعدالتى، جاى خود را به آرامش و عدل خواهد داد. عدالت مهدوى حكم مىكند كه ملاك گزينش كارگزاران نيز شايستگى و كاردانى آنها باشد.
فقرزدايى در حكومت مهدوى
اسلام با پذيرش كامل »معيار نياز« كه مبتنى بر حق زندگى براى همگان است، تداوم فقر را تحمل نمىكند و با آن به شدت مبارزه مىكند. يكى از نگرانىهاى بزرگ اولياى الهى، پيامبر گرامى اسلام و اميرمؤمنان على7، در تمامى لحظههاى زندگىشان اين بود كه فقر و نابرابرى را از چهره افراد جامعه بزدايند و از راه كسب و كار آبرومندانه و به كارگيرى سياستهاى صحيح اقتصادى، درآمدى كافى و حلال براى مردم فراهم شود.
حكومت حق، شرايطى را ايجاد مىكند كه در آن، مردم كمترين امكانات اساسى زندگى را داشته باشند و براى همه كسانى كه جوياى كارند، امكان كار فراهم باشد و افرادى هم كه درآمد كافى ندارند يا به هر علتى نمىتوانند كار كنند، درآمدى به اندازه نيازشان دريافت كنند.
امام على7 در دوران حكومت كوتاه خود، دست كم در كوفه جزئىترين امكانات اساسى را براى عموم مردم تأمين كرد، چنان كه خود مىفرمود:
»كسى در كوفه نيست كه در رفاه به سر نبرد، حتى پايينترين افراد نان گندم مىخورد، سرپناه دارد و از آب گوارا مىنوشد«.
(همان، ج 40، ص 327)
امام زمان(عج) نيز پس از امامان معصوم: در زدودن فقر مىكوشد و نه تنها فقر را كاهش مىدهد، بلكه به حذف كامل آن توفيق مىيابد. از يك سو سرمايههاى مادى فزونى مىيابد و رشد اقتصادىِ پايدار پديد مىآيد و از دگر سو اين امكانات، عادلانه توزيع مىشود و فشار و ستم سودجويان زيادهخواه از بين مىرود. سرانجام، مردم نيز سرشار از روحى الهى و آراسته به اخلاق و معرفت و تقوا مىشوند، چنانكه دامنه حرص و آز كه سرچشمه گناهانى چون تكاثر و بخل و احتكار و تنازع است، برچيده مىشود.
از پيامبر اكرم6 روايت است: »در زمان مهدى(عج) مال خرمن مىشود، هر كس نزد مهدى آيد و گويد به من مالى ده! مهدى بىدرنگ بگويد بگير«.
(بحارالانوار، ج 51، ص 88)
و اينكه خود مردم هم نيازهاى يكديگر را با جان و دل برآورده مىكنند. از امام باقر7 در اينباره سخنى هست كه:
هنگامى كه قائم7 قيام كند، رفاقت و دوستى خالصانه (در ميان مردم) رايج مىشود. اگر مردى دست در جيب برادرش فرو بَرَد و به اندازه نيازش بردارد، برادرش او را منع نمىكند.
(همان، ج 52، ص 372)
عزل و طرد كارگزاران ناصالح
منش رفتارى اميرالمؤمنين على7 با كارگزاران خود، از نمونههاى عالى تأكيد عملى امامان معصوم بر لزوم عدالتگسترى كارگزار است. برخوردهاى آموزنده حضرت با برخى از كارگزاران خطاكار حتى در خطاهاى كوچك، از نمونههاى شايان ذكر در سيره ايشان است، براى مثال مىتوان به نامه توبيخآميز آن حضرت به عثمان بن حنيف، والى بصره به خاطر شركت در مجلس ميهمانى يكى از اشراف بصره اشاره كرد.
(نك: نهجالبلاغه، نامه 53)
اينگونه دقت و بررسى در عملكرد كارگزاران، از عدالت و سلامت فكرى و عملى حكومت حكايت دارد.
درباره كارگزاران حكومت حضرت حجت7 پس از ظهور نيز اوصافى در برخى روايتها آمده است كه هم نشان از عدالت و تقواى كمنظير آنان دارد و هم از صلاحيت و تلاش و استقامت آنان سخن مىگويد.
امام سجاد7 درباره ياوران و كارگزاران حضرت حجت مىفرمايد:
هنگامى كه قائم ما قيام كند، خداوند از دلهاى شيعيان ما دفع آفت كند و دلهايشان را چون پارههاى آهن كند و قوّت يك تن از آنان را همچون قوّت چهل مرد سازد و آنان حاكمان الهى بر روى زمين باشند.
(بحارالانوار، ج 52، ص 317)
امام صادق7 نيز در توصيف آنان فرموده است:
همانا يكى از آنان، قوّت چهل مرد دارد و قلبش از پارههاى آهن محكمتر است. اگر بر كوههاى آهن عبور كنند، آنها را (مىتوانند از جاى كنند) و شمشيرها را رها نسازد، جز با رضاى الهى.
(همان، ص 327)
عدالت گرايى در عزل و نصب كارگزاران مهدوى در عصر غيبت صغرا را، از بررسى نوع برخورد آن حضرت با برخى از مسئولان حكومتى كه كجروى را پيشه كارهايشان ساختند، مىتوان دريافت. براى نمونه، اين روايت كاملاً گوياى اين مطلب است:
ابوجعفر محمد بن على شلمغانى، معروف به ابن ابى الغراقى به عنوان دستيار سومين سفير ناحيه مقدسه - حسين بنروح نوبختى - مشغول فعاليت بود. ايشان به ويژه در دوره اختفا و استتار حسين بنروح، نقش اصلى را به عنوان جانشين وى ايفا مىكرد و شيعيان به او مراجعه مىكردند. ولى شلمغانى با وجود اين سابقه مهم و نيز جايگاه علمىاش، راه انحراف در پيش گرفت و اين امر نه تنها به عزل و طرد وى انجاميد، بلكه سرانجام به صدور لعن او از سوى ناحيه مقدسه منجر شد.
(الغيبة، صص 183، 239، 248 و 251)
عدالت اقتصادى در حكومت مهدوى
اجراى عدالت اقتصادى به عوامل گوناگونى بستگى دارد كه از مهمترين آنها، عدالت در بخش توليد و توزيع است. از نشانههاى اينگونه عدالت در دولت مهدى(عج)، اين است كه امكانات توليد به طور يكسان در اختيار همگان است و هر فرد مىتواند از نعمتها و موقعيتهاى طبيعى براى توليد مفيد بهره بگيرد.
بدين ترتيب، افراد بسيارى به حرفه سالم روى مىآورند و هر كس به اندازه همت و توان خود فرصت رشد و پيشرفت مىيابد. البته اين همه به منظور رفع نيازهاى واقعى جامعه است، يعنى توليد در مسير خواستها و نيازهاى اجتماع. بنابراين، هم توليد كنندگان بهرهمند مىشوند و هم عموم جامعه به رشد و رفاه اقتصادى مىرسند.
در عين حال، از عوامل مهم ظلمهاى اقتصادى، بىعدالتى در زمينه توزيع است. تقسيم ثروت ملى به صورت نابرابر و غيرمنطقى، شكاف طبقاتى گستردهاى را ميان درآمدها ايجاد مىكند. از اينرو، تأثير عدالت مهدوى بر عرصه اقتصادى، تقسيم اموال عمومى به شكل مساوى در ميان مردم است. پيامبر اكرم6 مىفرمايد:
به مهدى بشارتتان مىدهم، او در ميان امت من برانگيخته مىشود و ساكنان آسمان و زمين از او خشنود خواهند بود. او اموال را به درستى تقسيم مىكند. مردى پرسيد: مقصود چيست؟ فرمود: [بيتالمال] به شكل مساوى ميان مردم تقسيم مىكند.
(بحارالانوار، ج 51، ص 81)
امام باقر7 در روايتى فرموده است: »آن حضرت (اموال را) برابر تقسيم مىكند و ميان همه مردم با نيكوكار و بدكار به عدالت رفتار مىكند«.
(همان، ص 29)
از پىآمدهاى عدالت اقتصادى در جامعه مهدوى، بهرهمندى همه افراد جامعه از يك زندگى مادى مطلوب و آبرومندانه است، به گونهاى كه افراد نيازى به درخواست مال از ديگران نداشتهباشند.
زندگى در اين سطح از رفاه، همراه با رشد عقلانى و پاكى درون و ريشهكنى صفات رذيلهاى چون حرص و طمع از دل و جان انسانها، همان حيات طيب است كه خداوند مىخواهد. زندگىاى كه در ساحت آن، رشد و تعالى معنوى مردم بهتر و سريعتر باشد. امام صادق7 درباره برخوردارى مردم از اين سطحِ زندگى مىفرمايد:
هنگام قيام قائم ما، زمين با نور خدايى روشن شود و شما به جست و جوى اشخاصى برمىآييد كه مال يا زكات بگيرند و كسى را نمىيابيد كه از شما بپذيرد و مردمان همه به فضل الهى بىنيازگردند.
(همان، ج 52، ص 337)
عدالت قضايى در حكومت مهدوى
در تمامى جوامع بشرى، امر قضاوت جايگاهى ويژه دارد. شاهرگ حيات اين دستگاه، اجراى عدالت در آن است. دادگسترى نيز تنها براى گسترش عدل و داد تأسيس شده است.
در عصر حاكميت مهدى(عج)، عدالت در همه زواياى زندگى اجتماعى جريان مىيابد. اين عدالت به دستگاههاى قضايى هم نفوذ مىكند و جريان دادرسى را بر اساس حق و عدل تنظيم خواهد كرد. از برخى روايتها چنين برمىآيد كه امام مهدى(عج) در قضاوت، مانند جد بزرگوارش اميرالمؤمنين على7 عمل مىكند و براى گرفتن بىكم و كاست حقوق مردم اصرار دارد؛ حتى اگر حق كسى زير دندان ديگرى باشد، از زير دندان آن غاصب بيرون مىكشد و به صاحب حق بازمىگرداند.
(منتخب الاثر، ج 2، ص 332)
در زمان حكومت آن دادگستر جهان، چنان عدالت مهدوى همگانى مىشود كه مردگان آرزو مىكنند كه به زندگى بازگردند و از بركات عدالت او بهرهمند شوند.
(همان، ص 65)
امام صادق7 درباره عدالت قضايى در دولت مهدوى مىفرمايد:
دنيا به پايان نخواهد رسيد تا آنكه مردى از خاندان من ظهور كند. وى به شيوه داوود7 حكم خواهد كرد بينه نخواهد خواست و به هر كس حقش را اعطا خواهد كرد.
(بحارالانوار، ج 52، ص 338)
رهآورد چنين داورى عادلانه اين است كه حتى اگر مظلومى نتواند براى اثبات حق خود به شاهد و گواهى دست يابد، به سبب اين گونه قضاوت به حق خود خواهد رسيد.
در انتظار عدالت مهدوى
حضرت مهدى(عج) كارگزاران ناشايست قضايى را بركنار مىكند و آنان را كه سيرت پسنديده دارند، به كار مىگمارد. شيوه مديريتى ايشان در بركنارى عمال ادارى، همانند سيره امام على7 است. در جامعه مهدوى هيچگونه نيرنگ بازى وجود ندارد و سيره كارگزاران او بر مدار عدل و قوانين عادلانه خواهد بود.
امام مهدى(عج) پس از ظهورش خود، عادلانه حكم مىكند و جامعه حكومتى خود را با فرهنگ عدالت پايهريزى خواهد كرد. در اين جامعه، عدالت، معيار و ملاك سنجش همه چيز است و همگان بايد خود را با معيار عدالت مهدوى بسنجند و راه صحيح عدل و سعادت را انتخاب كنند تا ظلم و تبعيض به كلى از جامعه برچيده شود.
عدل موعود، در دعاى امام رضا7 براى صاحب الامر، به گونهاى بسيار زيبا تصوير شدهاست:
خدايا با قيام او ظلم و ستم را نابود ساز و بميران و عدالت را ظاهر ساز و بر فراز آور، با قيام او دين محض الهى را جلوهگر كن كه از هر كژى و بدعتى بركنار و پاكيزه است. خدايا با نور عدالت او ظلمتهاى تو در توى ستمگران را برملا كن و آتش كفر با حلاوت عدالت او خاموشگردان.
(الطوسى، مصباح المجتهد، ص 409)
به راستى كه نام زيباى اباصالح، حلاوتبخش كام دلهاست و شميم عدل را در رواق جانها مىافشاند. امروز نگاهمان را فرش راهشان ساختهايم تا مگر آن عدالتگستر منتظر از راه برسد و قسط و عدل را تحفه جهانيان منتظر سازد و ما همچنان در انتظار طلوعى نشستهايم كه در آن، جهان را زير پر و بال عدالت و رحمت خويش خواهد گرفت. ان شاء اللَّه.
|
امتیاز مطلب : 212
|
تعداد امتیازدهندگان : 52
|
مجموع امتیاز : 52